سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا رب العالمین

إنا عرضنا الامانه علی السموات و الجبال فابین أن یحملنها  و اشفقن منها و حملها الانسان(آیه 72 سوره مبارکه احزاب):

ما امانت الهی را بر آسمانها و کوه ها نهادیم پس ابا کردند که آن را حمل کنند و آن را قبول نکردند و انسان آن را قبول کرد.


یاهو

اعجاز علمی قرآن:

 

آیه 22 بقره الذی جعل لکم الارض فراشا والسماء بناء وانزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لکم فلا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون (متناسب با آیه 29 بقره)

 

ترجمه مکارم شیرازی:

آن کس که زمین را بستر شما وآسمان (جو زمین ) را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد وبه وسیله آن میوه ها را پرورش داد تا روزی شما باشد. بنابراین برای خدا همتایانی قرار ندهید در حالی که می دانید.(هیچ یک از آنها نه شما را آفریده اند ؛ ونه شما را روزی می دهند)

 

ترجمه آیتی:

 

خداوندی که زمین را چون فراشی بگسترد، و آسمان را چون بنایی بیفراشت، و از آسمان آن آبی فرستاد، و بدان آب برای روزی شما از زمین هر گونه ثمره ای برویانید، وخود می دانید که نباید برای خدا همتایانی قرار دهید.

 

ترجمه انگلیسی یوسفعلی:

 

Who has made the earth your couch and the heaven your canopy, and sent down rain from the heavens  , and brought forth there with fruits for your sustenance ,then set not up rivals unto Allah when ye know(the truth)


نیایش

در سجده، پیشانی دل باید به خاک بخورد.

(بار پروردگارا، تو را با توسل به نور جمالت که زمین و آسمان را روشن ساخته و تاریکی ها به وسیله آن برطرف گشته و امور اول و آخر همه مخلوقات تنظیم و اصلاح شده است، مسألت می دارم که مرا در حال قهر وغضبت از دنیا مبر و خصومت خود را بر من فرود میاور. آری ، تنها از الطاف خاص توست که پیش از فرود آمدن غضب ، از بندگانت راضی شوی و بازگشت از غضب و قهر فرمایی، تا خشنود شوی... .

خدایی جز تو نیست، پاک پروردگارا من از ستمکارانم.

خدایی جز تو نیست ، من از استغفار کنندگانم.

خدایی جز تو نیست، من از موحدانم.

خدایی جز تو نیست، من از قهر تو ترسانم.

امام حسین علیه السلام می فرماید: من چیزی را ندیدم ، مگر اینکه خدا را با آن و پیش از آن و بعد از آن دیدم.

منبع: کتاب نیایش امام حسین علیه السلام در صحرای عرفات؛علامه محمد تقی جعفری،انتشارات آستان قدس رضوی).

دوست نزدیکتر از من به من است        وینت مشکل که من از وی دورم

چه کنم   با  که  توان  گفت که  او        در   کنار  من   و   من  مهجورم

«سعدی»


ادامه دعای عرفه

 

و نگهداریم کردی در گهواره کودک خردی بودم و روزیم دادی از غذای شیر گوارا و مهربان کردی بر من دل دایه ها را و کفیلم کردی مادرهای خویش و حفظم کردی از آسیب جنیان وسالم داشتی از زیاد وکاستی برتری تو ای مهربان ای بخشنده تا آنگاه که آغاز سخن کردم وتمام کردی نعمت خود را بر من به شایانی و پرورشم دادی، بفزونی در هر سال تا آنکه کامل کردی قوای جسم وفطرتم را و اعتدال توانم رسید لازم آمد بر من حجت تو برای آنکه معرفت خود به من الهام کردی و به هراس اندرم نمودی به عجائب حکمت خویش؛ وبیدارم کردی  بدانچه  آفریدی در آسمانت و زمینت از  نقشه های آفرینش و آگاهم ساختی برای شکر ویاد خودت و واجب کردی بر من اطاعت خود را و عبادتت را وفهماندی بر من آنچه رسولانت آوردند، وهموار کردی بر من پذیرش خوشنودیت و منت نهادی برمن، در همه اینها به کمک ولطف خود سپس چون مرا آفریدی از بهترین خاک ؛ و نپسندیدی برایم ای معبودم یک نعمت را فقط بلکه از انواع معاشم روزی دادی؛ و اصناف و ابزار زندگیم عطا کردی به منت بزرگت وبزرگتر بر من و احسان دیرین تو به من، تا چون هر نعمتی را به من تمام کردی، ودور ساختی از من تمام رنجها و بلاها را؛ باز نداشت نادانی و دلیریم برتو که رهبری کنی مرا به هر چه مرا به تو نزدیک کند وتوفیقم دهی به هر چه مرا خوشایند باشد تو را؛ اگر دعایت کردم اجابت کردی، و اگر از تو خواستم ،عطایم کردی؛ و اگر فرمانت بردم، قدردانی نمودی؛ و اگر شکرت به جای آوردم افزودی ،همه اینها را پیرو کامل کردن نعمتهایت برمن واحسانت بر من؛ پس منزهی تو منزه که آغاز کننده و برگرداننده ، ستوده وبزرگواری، مقدس است نامهایت و بزرگ است مهربانیت؛ کدام نعمتهای تو را معبودا به شماره درآورم؛ و به یادگار، یا کدام عطایت توانم شکر کنم وآنها ای پروردگا ر بیش از آنهاست، که شمارندگان آمار گیرند؛ یا در دسترس علم به آنها حافظان باشد پس از این هم آنچه گردانیدی و دفع کردی از من خدایا از زیان و سختی بیشتر است از آنچه پدید است برایم از عافیت وخوشی ومن گواهم ،معبودا به حقیقت ایمان خود وتصمیمات متقین  و توحید  صریح و  خالص خود ؛و باطن نادیدنی نهادم وپیوستهای جریان نور دیده ام ؛ و خطوط صفحه پیشانیم؛ و رخنه های تنفسم ؛ ونرمه های تیغه بینیم  ؛ و آزاد گیریهای پرده گوشم ؛ و آنچه بچسبد و برهم آید برآن دو لبم ؛ و حرکات تلفظ زبانم؛ وگردشگاه آرواره دهانم ؛ ومحل روییدن دندانهایم ؛ و مایه گوارایی خوردن ونوشیدن من وبارگیری مغز سرم ؛ ولوله بلعیدن درون چنبره گردنم  و آنچه درون سیه چا ل  سینه ام ؛ وحمایل رشته رگ وتینم ؛و آویزه پرده دلم؛ و پا ره های گوشه وکنار جگرم؛ و آنچه درون خود گیرد  وخمیدگیهای دنده هایم ؛و گودیهای مفاصلم؛ وانقبا ض عضلات بدنم ؛واطراف انگشتانم و گوشتم وخونم ومویم وپوستم وعصبم وساقم واستخوانم و مغزم  و رگهایم  و همه اعضایم و آنچه به من روییده از دوران شیرخوردنم و آنچه بر خود برداشته زمین از من وخوابم و بیداریم وسکونم وحرکاتم ورکوع وسجودم، که اگربخواهم وتلاش کنم درهمه اعصا ر  و  دوران تاریخ  به فرض ،عمرم وفا کند که شکری یک از این نعمتها گذارم، باز هم نتوانم جز به منت خودت؛ که لازم آید برمن از آن شکر ابدی دیگر؛ و ستایش نو ریشه داری ،آری اگر من حریص باشم و  شمارندگان از مردم تو  وبشماریم اندازه نعمت بخشی تو در گذشته  و آینده  نه شمار آن را توانم ، ونه آمار دوران آن را

هیهات چگونه عملی باشد و تو خبر داری از کتاب گویایت  و بیان درستت و اگر شماره کنند نعمت خدا را  و شمار آن نتوانید.


دعای عرفه امام حسین

دعای عرفه امام حسین(ع)               

 بسم الله الرحمن الرحیم                   

سپاس خدایی را سزاست که نیست برای قضایش جلوگیری ونه از عطایش مانعی وچون صنع او صنع صانعی نمیباشد و اوست جواد وسعت دهنده  پدید آورنده اجناس پدید شده ها را واستوار نمودی   به حکمت خود مصنوعات را  نهان نیست بر او رشته های پیش قراول وضایع نگردد نزد او امانتها، پاداش دهنده هر کارگر و فراهم کن زندگی هر قانع، ومهربان بر هر نالان وتضرع کننده، نازل کننده همه سودها ومنافع و کتا ب جامع درخشان وشنوای دعا گویان و دافع گرفتاریها وبالابرنده درجات و ریشه کن جباران پس نیست معبود به حقی جز او ، ونیست چیزی برابرش و نیست به مانندش چیزی واوست شنوا وبینا لطیف وآگاه و او بر هرچیز تواناست خدایا  من مشتاق توام وگواهم  به ربوبیت تو معترفم که تو پروردگار منی و به درگاه تو وبسوی تو بازگشت من است آغاز وجودم کردی به نعمت پیش از اینکه باشم چیزی در یاد وقابل ذکر، آفریدی مرا از خاک  وجادادی مرا پشت پدرها آسوده وایمنم داشتی ازشائبه مرگ ومیر وگردش دوران وآفا ت سالها وپی درپی کوچ کردم از صلب به سوی رحم در ایام گذشته وقرنهای گذشته و مرا به جهان نیاوردی برای مهر ولطف و احسان خود به من  در دوران  پیشوایان کفر شکستند پیمان بندگی تورا وتکذیب کردند رسولان تو را ولی به مهر خود مرا برآوردی در روزگاری که به علمت برای راهنمایی من که میسر کردی برایم ودرآن پرورشم دادی وپیش از آن مهر ورزیدی با من خوش رفتاری ونعمت شایانت پدید آوردی آفرینشم را، از قطره منی  که ریخته شود وجایم دادی در سه تاریکی میان گوشت وخون وپوست و مرا گواه ساختی در خلقتم  و کاری از آن به عهده من نگذاشتی سپس در آوردی مرا به خاطر آنچه در علمت گذشته بود از هدایتم به دنیا خلقتی تمام ودرست