سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اعجاز علمی قرآن

استخراج آیات علمی از کتاب طبقات آیات نوشته خلیل صبری فصل پنجم

آیه 28 بقره:کیف تکفرون بالله وکنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم ثم یحیکم ثم الیه ترجعون

آیه 29 بقره:هوالذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوی الی السماء فسواهن سبع سموات وهو بکل شیء علیم

ترجمه آیه 28 بقره:چگونه به خدا کافر می شوید در حالی که اجسام بی روحی بودید و او شما را زنده کرد، سپس شما را می میراند، و بار دیگر شما را زنده میکند،سپس به سوی او باز میگردید (بنابراین نه حیات ونه زندگی شما،از شما است و نه مرگتان، آنچه دارید از خدا است).

تفسیر: نعمت اسرارآمیز حیات

قرآن در دو آیه فوق با ذکر یک سلسله از نعمتهای الهی و پدیده های شگفت انگیز آفرینش انسانها را متوجه پروردگار وعظمت او می سازد، و دلایلی را که در گذشته (آیه 21 و22 همین سوره) در زمینه شناخت خدا ذکر کرده بود تکمیل میکند.

قرآن در اینجا برای اثبات وجود خدا از نقطه ای شروع کرده که برای احدی جای انکار باقی نمی گذارد و آن مساله پیچیده حیات وزندگی است.

نخست می گوید:چگونه شما خدا را انکار می کنید در حالی که اجسام بی روحی بودید و او شما را زنده کرد و لباس حیات بر تنتان پوشانید(کیف تکفرون بالله وکنتم امواتا فاحیاکم).

قرآن به همه ما یاد آوری می کند که قبل از این شما مانند سنگها و چوبها و موجودات بی جان مرده بودید،ونسیم حیات اصلا در کوی شما نوزیده بود.

ولی اکنون دارای نعمت حیات وهستی می باشید،اعضا و دستگاه های مختلف ، حواس و ادراک به شما داده شده،این هستی و حیات را چه کسی به شما عطا کرده آیا خود به خویشتن دادید؟ بدیهی است هر انسان منصفی بدون هیچ تردید اعتراف می کند که این نعمت از خود او نیست،بلکه از ناحیه یک مبدا عالم و قادر به او رسیده است ، کسی که تمام رموز حیات و قوانین پیچیده آن را می دانسته ، و بر تنظیم آن قدرت داشته ، آنگاه جای این سوال است که پس چرا به خدایی که بخشنده حیات و هستی است کفر می ورزید؟ امروز برای همه دانشمندان مسلم شده که ما در این جهان چیزی پیچیده تر از مساله حیات و زندگی نداریم، چرا که با تمام پیشرفتهای شگرفی که در زمینه علوم و دانشهای طبیعی نصیب بشر گردیده، هنوز معمای حیات گشوده نشده است . این مساله آنقدر اسرارآمیز است که افکار میلیونها دانشمند و کوششهایشان تاکنون از درک آن عاجز مانده ، ممکن است در آینده در پرتو تلاشهای پی گیر، انسان از رموز حیات ، تدریجا آگاه گردد، ولی مساله این است که آیا هیچ کس می تواند چنین امر فوق العاده دقیق و ظریف و پر از اسرار را که نیازمند به یک علم وقدرت فوق العاده است به طبیعت بی شعور که خود فاقد حیات بوده است نسبت دهد. اینجا است که می گوییم پدیده حیات در جهان طبیعت بزرگترین سند اثبات وجود خداست که پیرامون آن کتابها نگاشته اند ، و قرآن در آیه فوق مخصوصا روی همین مساله تکیه کرده است که ما فعلا با همین اشاره کوتاه از آن می گذریم.

تفسیر نمونه ج:1 ص161

پس از یاد آوری این نعمت، دلیل آشکار دیگری را یاد آوری می شود و آن مساله مرگ است می گوید: سپس خداوند شما را می میراند(ثم یمیتکم).

انسان می بیند اقوام و خویشان و بستگان و آشنایان یکی پس از دیگری می میرند وجسد بی جان آنها زیر خاکها مدفون می شود، اینجا نیز جای تفکر واندیشه است ، چه کسی هستی را از آنها گرفت؟ اگر هستی آنها از خودشان بود، باید جاودانی باشد، اینکه از آنها گرفته می شود دلیل بر این است که دیگری به آنها بخشیده. آری آفریننده حیات همان آفریننده مرگ است، چنانکه در آیه 2 سوره ملک می خوانیم: الذی خلق الموت والحیات لیبلوکم ایکم احسن عملا: او خدایی است که حیات ومرگ را آفریده که شما را در میدان حسن عمل می آزماید.قرآن پس از ذکر دو دلیل روشن بر وجود خدا و آماده ساختن روح انسان برای مسائلی مانند آخرت در دنباله این بحث به ذکر مساله معاد و زنده شدن پس از مرگ پرداخته ، می گوید: سپس بار دیگر شما را زنده میکند(ثم یحییکم) البته این زندگی پس از مرگ به هیچ وجه جای تعجب نیست، چرا که قبلا نیز انسان چنین بوده است و با توجه به دلیل اول یعنی اعطای حیات به موجود بی جان ،پذیرفتن بخشیدن حیات پس از متلاشی شدن بدن و پوکه پوکه شدن استخوان نه تنها کار مشکلی نیست بلکه از نخستین بار آسانتر است ( هر چند آسان ومشکل برای وجودی که قدرتش بی انتهاست مفهومی ندارد!) عجب اینکه گروهی بودند که در حیات دوباره انسانها تردید داشته و دارند در حالی که حیات نخستین را که از موجودات بیجان صورت گرفته می دانند. جالب اینکه قرآن در آیه فوق ، پرونده حیات را از آغاز تا انتها در برابر دیدگان انسان گشوده ، و در یک بیان کوتاه آغاز و پایان حیات ، و سپس مساله معاد را در برابر او مجسم ساخته است. و در پایان این آیه می گوید: سپس به سوی او باز گشت می کنید (ثم الیه ترجعون) مقصود از رجوع به سوی پروردگار همان باز گشت به سوی نعمتهای خداوند می باشد، یعنی در روز قیامت و روز رستاخیز به نعمتهای خداوند باز گشت می کنید

شاهد این گفته آیه 36 سوره انعام است که می فرماید: والموتی یبعثهم الله ثم الیه یرجعون: خداوند مردگان را بر می انگیزد سپس به سوی او بازگشت می کنند.

ممکن است منظور از رجوع به سوی پروردگار حقیقتی از این دقیقتر و باریکتر باشد و آن اینکه همه موجودات در مسیر تکامل از نقطه عدم که نقطه صفر است شروع کرده و به سوی بی نهایت که ذات پاک پروردگار است پیش می روند، بنابراین با مردن، تکامل تعطیل نمیشود و بار دیگر انسان در رستاخیز به زندگی و حیات در سطحی عالی تر باز می گردد و سیر تکاملی او ادامه می یابد.

منبع: تفسیر نمونه